در تو هیچ اتفاقی نمی افتد ،
همه اتفاقات در منند که می افتند ،
مثل تو که از چشم من افتادی...

به انتهای بودنم رسیده ام…
اما …
اشک نمی ریزم…
پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند

ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺮﻡ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﻡ
ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﻓﯿﻠﺘﺮ ﺷﺪﻡ
:-|

چه رسم جالبی است !!!محبتت را میگذارند پای احتیاجت …صداقتت را میگذارند پای سادگیت …سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …و وفاداریت را پای بی کسیت …و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!
.آدمها آنقدر زود عوض می شوند …آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی
و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …
.زیاد خوب نباش …زیاد دم دست هم نباش …حکایت ما آدم ها…حکایت کفشاییه که …اگه جفت نباشند …هر کدومشون …هر چقدر شیک باشند …هر چقدر هم نو باشند
تا همیشه …لنگه به لنگه اند …کاش …خدا وقتی آدم ها رو می آفرید …جفت هر کس رو باهاش می آفرید …تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها …به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند…
.زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی…آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …زیاد که باشی ، زیادی می شوی …

اینجا عاشق نشوید
چون
مجنون ها میدونن مجنونن
اما لیلی شون رو گم کردن
و بلعکس
آدم ها اینجا اشتباه همدیگه رو پیدا میکنن
مثلا چند هزار نفر توی یه اتاق تاریک
ببین میتونی تو این اتاق کسی رو که تا حالا ندیدی پیدا کنی؟

شنیــده بودم که خاک سرد است

ایـــن روزها اما انگار آنقـــدر هوا ســـرد است

که زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را..

ﻣﻦ ﺗـــــــــــﮏ ﭘﺮﻡ .. ﻭﻟﯽ ﺯﯾﺮ ﭘـــﺮﻡ ﺧﯿﻠــــــــــﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻡ ...
 ﺍﮔﻪ ﺑﺎﺗــــــــﻮﺍﻡ ... ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻭﺳـــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...
 ﻧﻪ ﺍﯾﻨــــــﮑﻪ ﺁﺩﻡ ﮐـــــــﻢ ﺩﺍﺭﻡ.....

دلت میگیره 
گوشی رو میگیری دستت 
میری سراغ مخاطبا
هعی بالا و پایین میکنیش
هیچ کس نیس
اینجاس که میفهمی خیلی تنهایی

گذشت کردن یه مردادی دو حالت داره:یا اونقدر دوست داره که از اشتباهاتت میگذره...
یا اونقدر از چشش افتادی که از خودتو اشتباهاتت،باهم میگذره!!
"مردادی حد وسط نداره..."
اره عزیزم :)

روز گشوده شده
اما ،
دلِ آسمان پيدا نيست !
انگار آسمان هم از
تنهايي
اشكهاي سفيد ميريزد ...

ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ عشقت ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺴﺎﺯ !
ﮔﻔﺘــﻢ : ﻣﻦ ﺑﺎ عشقم ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻤﯿﺴـﺎﺯﻡ !
ﺩﻧــﯿـــﺎﻣﻮ ﻣﯿﺴﺎﺯﻡ...